فصلنامه علمی پژوهشی
ساختار کلام شیعی
محمّد صفر جبرئیلی[۱]
چکيده
کلام شیعی در عصر حضور امامان معصوم( ساختارمند نبود. متکلمان شیعی در آن دوران، به دلیل نیازهای زمان و متناسب با مهارت ویژه خود، به بحث درباره موضوعات و مسایل ویژهای میپرداختند. ساختارمندی کلام شیعه در عصر غیبت توسط متکلمانی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی، تحقق یافت. و بعدها توسط متکلمان دیگر با سبکهای متفاوت ادامه یافت.
در مجموع دو ساختار کلی را میتوان یافت، یکی متون و آثار کلامیای که به مسایل اعتقادی اختصاص یافته است، و دیگری متون و آثار کلامیای که قبل از پرداختن به مسایل اعتقادی، مباحث فلسفی را مطرح کردهاند.
شیوه نخست از نظر زمان بر شیوه دوم مقدم است، و شیوه دوم به صورت اجمالی توسط ابراهیم بن نوبخت در کتاب الیاقوت، و به صورت کاملتر و مبسوطتر توسط خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «تجرید الاعتقاد» انجام گرفته است. از آن زمان، تا مدتی، شیوه دوم غالب بود، تا اینکه در دوران معاصر، بار دیگر، روش نخست، رواج یافت، و متکلمانی که رویکرد فلسفی دارند، مباحث فلسفی را در آثار جداگانه، مطرح میکنند و در عمل از آنها در تبیین و تحقیق مباحث کلامی بهره میبرند. در درون هر یک از دو شیوه یاد شده، سبکهای گوناگونی در تنظیم مباحث کلامی به کار گرفته شده که تفصیل آن را در نوشتار حاضر خواهید یافت.
روش شناسی کلامی شیخ صدوق(ره)
عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی[۱] محمد مهدی عارفی[۲]
چکيده
شیخ صدوق عالم بلندآوازه و متکلّم جلیل القدر شیعه است که در قرن چهارم هجری قمری میزیسته است. آثار کلامی ارزشمند و متعدّدی از وی به یادگار مانده است. از آثار او به دست میآید که وی در تبیین و اثبات معارف عقیدتی اسلام، هم از ادلّۀ نقلی معتبر بهره جسته است و هم از عقل و استدلالهای عقلی. در دیدگاه رایج، شیخ صدوق متکلّمی نصگرا معرّفی میشود، در حالیکه صحیح آن است که روش وی، جامع میان عقل و نقل است، هر چند مباحث اعتقادی را از دریچۀ روایات مطرح میکند، ولی در بسیاری از آثار خود، بحثهای عقلی مهم و قابل توجّهی دارد و در موارد متعدّد، به تأویل ادلّۀ سمعیِ مخالف عقل پرداخته است. این مقاله به منظور تبیین روش کلامی شیخ صدوق، در ضمن بیان نقش علوم مختلف در اندیشۀ کلامی وی، به بررسی منزلت هر کدام از عقل و نقل در روش کلامی وی پرداخته است و در پایان، شیوۀ مواجهۀ او با دیگر مکاتب اعتقادی را مورد مطالعه قرار داده است.
نقد ادّعای تأثیرپذیری اعتقاد امامیه درباره «ویژگیهای امامان» از باورهای ایرانیان باستان
رسول رضوی [۱] احمد جمشیدیان [۲]
چکيده
در میان آموزههای اعتقادی شیعه امامیه، آموزهای با عنوان «ویژگیهای امامان» وجود دارد که با باورهای اعتقادی ایرانیان باستان درباره پادشاهانشان شباهت ظاهری دارد. این شباهت موجب گشته که عدّهای از مستشرقین ادّعای تأثیرپذیری باورهای اعتقادی امامیه از باورهای ایرانیان باستان را مطرح کنند. این ادّعا در مقاله حاضر تبیین و به دلایل چهارگانه ذیل نقد شده است: اولاً: این شباهتها، شباهتهایی ظاهری با تفاوتهای سنخیتی و ماهوی است. ثانیاً: برفرض که تفاوت ماهوی بین دو باور وجود نداشته باشد و ازنظر ماهوی نیز هر دو یکسان باشند، باز اثبات تأثیرپذیری یکی از دیگری ممکن نیست؛ چراکه باورهای شیعی در رابطه با ویژگیهای امامان در دهه نخست هجری و قبل از ارتباط مسلمانان با ایرانیان تأسیس شده است. ثالثاً: متون و منابع حامل باورهای ایرانیان باستان غالباً متونی نامعتبر بوده با اعتبارسنجی های علمی امکان اثبات سندیّتشان وجود ندارد و نمیتوانند مستند ادعای تأثیرپذیری باورهای امامیه باشند. رابعاً: تدوین و تألیف بسیاری از این منابع مربوط به سالها بعد از ورود اسلام به فلات ایران بوده است، بنابراین نهتنها نمیتوان ادّعای تأثیرپذیری آموزههای امامیه از باورهای ایرانیان باستان را پذیرفت، بلکه احتمال بهعکس بودن آن و تأثیرپذیری باورهای منتسب به ایرانیان باستان از آموزههای اسلامی شیعی، قویتر خواهد بود.
حدیث دوازده جانشین
غلامحسین زینلی[۱]
چکيده
اعتقاد به وجود دوازده امام یا خلیفه، به عنوان جانشینان پیامبر(ص) و رهبران امت اسلامی پس از آن حضرت، جزء مشترکات امت اسلامی، و از اصولی است که تشیع و تسنن در منابع مکتوبشان بر آن اتفاق نظر دارند.
بدین سان، اعتقاد به وجود دوازده امام به عنوان جانشینان پیامبر مسئلهای است اسلامی، و اختصاص به مذهب خاصی ندارد، هرچند در مقام عمل تنها مذهبی که به این اصل ملتزم و پایبند است مذهب شیعه امامیه است، و پیروان دیگر مذاهب اسلامی، در عین حالکه در مقام اعتقاد و نظر این اصل را پذیرفتهاند و شماری از روایات خلفای اثناعشر را دهها سال زودتر از محدثان شیعه امامیه در آثار خود ثبت کردهاند، اما در مقام عمل، خود را به این اصل مهم، ملتزم ندانستهاند.
ما در این نوشتار کوشیدهایم امامت امامان تشیع را بر اساس منابع دست اول اهل سنت اثبات نموده، و نشان دهیم که مصداق خلفای دوازدهگانه رسول خدا(ص) در روایات خلفای اثناعشر، امامان دوازدهگانهای هستند که از اهل بیت پیامبرند.